حال و هوای معنوی رزمندگان در عملیات ثامن الائمه
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات ثامن الائمه (ع »
آقای حسین ربیعی در این مورد میگوید: در شبهای عملیات، برادران رزمنده، حال و هوای عجیبی داشتند. منطقه عملیاتی، محل راز و نیاز شده بود، هر کس شبها در نخلستانها راز و نیاز خاص خود را داشت و علیرغم شرکت در رزم شبانه و خستگی، اعمال عبادی آنها نیز مداوم برقرار بود. وی در مورد ایثار و مقاومت رزمندگان میگوید: بعضی روزها به علت درگیری و مشکلات رزم، غذا به ما نمیرسید. ما هم از نانهای دورریز، مانده، خشک شده و...
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات ثامن الائمه (ع »
آقای حسین ربیعی در این مورد میگوید: در شبهای عملیات، برادران رزمنده، حال و هوای عجیبی داشتند. منطقه عملیاتی، محل راز و نیاز شده بود، هر کس شبها در نخلستانها راز و نیاز خاص خود را داشت و علیرغم شرکت در رزم شبانه و خستگی، اعمال عبادی آنها نیز مداوم برقرار بود. وی در مورد ایثار و مقاومت رزمندگان میگوید: بعضی روزها به علت درگیری و مشکلات رزم، غذا به ما نمیرسید. ما هم از نانهای دورریز، مانده، خشک شده و...
زندگینامه جانباز علیرضا تقریر
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
علیرضا تقریر فرزند حسین، در تاریخ 3/6/1343 در شهرستان نیریز در خانوادهای مذهبی دیده به جهان گشود. پدرش در استخدام ژاندامری بوده و به دلیل مأموریتهای محوله، بطور مداوم در شهر نیریز حضور نداشت. سالهای اول، دوم و سوم دبستان را در دبستان فرهمندی نیریز و سالهای چهارم و پنجم را در سروستان بپایان میبرد. دوره راهنمایی را در مدرسه ولی عصر(عج) نیریز گذراند و جهت ادامه تحصیل در دوره متوسطه وارد دبیرستان نواب صفوی نیریز شده و...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
علیرضا تقریر فرزند حسین، در تاریخ 3/6/1343 در شهرستان نیریز در خانوادهای مذهبی دیده به جهان گشود. پدرش در استخدام ژاندامری بوده و به دلیل مأموریتهای محوله، بطور مداوم در شهر نیریز حضور نداشت. سالهای اول، دوم و سوم دبستان را در دبستان فرهمندی نیریز و سالهای چهارم و پنجم را در سروستان بپایان میبرد. دوره راهنمایی را در مدرسه ولی عصر(عج) نیریز گذراند و جهت ادامه تحصیل در دوره متوسطه وارد دبیرستان نواب صفوی نیریز شده و...
شهدا سال 60 -زندگینامه شهید محمد علی اشتیاقی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ » شهيد محمد علي اشتياقي »
حکایت از رادمردی است که در سال 1339 در روستای مشکان در خانوادهای مذهبی و متدین و روحانیزاده، دیده به جهان گشود. مردی که در آیندهای نه چندان دور، سوختن، آب شدن و روشنایی بخشیدن را همچون شمع، سیره خود ساخت و ردای معلمی را به تن کرد. برای آماده شدن و پذیرفتن چنین مسئولیتی، دوره ابتدائی را در مدرسه ششم بهمن روستای مشکان سپری نمود. سپس به همراه 4 تن از همکلاسهایش، برای ادامه تحصیل به نیریز...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ » شهيد محمد علي اشتياقي »
حکایت از رادمردی است که در سال 1339 در روستای مشکان در خانوادهای مذهبی و متدین و روحانیزاده، دیده به جهان گشود. مردی که در آیندهای نه چندان دور، سوختن، آب شدن و روشنایی بخشیدن را همچون شمع، سیره خود ساخت و ردای معلمی را به تن کرد. برای آماده شدن و پذیرفتن چنین مسئولیتی، دوره ابتدائی را در مدرسه ششم بهمن روستای مشکان سپری نمود. سپس به همراه 4 تن از همکلاسهایش، برای ادامه تحصیل به نیریز...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید حسین صبور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
ای حسین! در مدرسه عشق درس خواندی و جبهه را میعاد بزرگ و با شکوه مردان خدا شمردی، از ایمان گفتی و از ایثار و از پرنده شدن. از فردای روشن گفتی و از رنگینکمانی که بالای شهر پدیدار خواهد شد و از کوچههایی که بوی اسپند میدهند. روزی از خدا گفتی و روز دیگر تمام شهر دیدند که تو پرنده شدی و به خدا پیوستی. حسین، هشتم آذرماه سال ۱۳۴۸ در روستای بنه کلاغی نیریز میان خانوادهای باایمان،...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
ای حسین! در مدرسه عشق درس خواندی و جبهه را میعاد بزرگ و با شکوه مردان خدا شمردی، از ایمان گفتی و از ایثار و از پرنده شدن. از فردای روشن گفتی و از رنگینکمانی که بالای شهر پدیدار خواهد شد و از کوچههایی که بوی اسپند میدهند. روزی از خدا گفتی و روز دیگر تمام شهر دیدند که تو پرنده شدی و به خدا پیوستی. حسین، هشتم آذرماه سال ۱۳۴۸ در روستای بنه کلاغی نیریز میان خانوادهای باایمان،...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید ایرج نگهداری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
ایرج، در سحرگاه ۱۳۴۷/۱/۲۰ در روستای کوشکک نیریز، میان خانوادهای متدین چشم به جهان گشود. دوران طفولیت را در کانون گرم خانواده گذراند و با مسائل و احکام دینی آشنا شد. هفتساله بود که به مدرسه رفت و دوره ابتدایی را در مدرسه شهاب با موفقیت پشت سر گذاشت و راهنمایی را در مدرسه ارشد کوشکک با موفقیت به پایان برد. نبودن دبیرستان در روستا و وابستگی عاطفی شدید وی به خانواده باعث شد تا ترک تحصیل کند...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
ایرج، در سحرگاه ۱۳۴۷/۱/۲۰ در روستای کوشکک نیریز، میان خانوادهای متدین چشم به جهان گشود. دوران طفولیت را در کانون گرم خانواده گذراند و با مسائل و احکام دینی آشنا شد. هفتساله بود که به مدرسه رفت و دوره ابتدایی را در مدرسه شهاب با موفقیت پشت سر گذاشت و راهنمایی را در مدرسه ارشد کوشکک با موفقیت به پایان برد. نبودن دبیرستان در روستا و وابستگی عاطفی شدید وی به خانواده باعث شد تا ترک تحصیل کند...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید ابراهیم کشاورز
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد ابراهيم کشاورز »
دهم شهریور ماه ۱۳۳۸ بود که چهره پاک و معصومش به روی جهان خاکی تبسم کرد و خانهای را در روستایی از بخش نصیرآباد، شهرستان نیریز پر از طراوت و شادمانی نمود. به امید اینکه همچون ابراهیم خلیل روزی تبر بردارد و گردن بتهای زمانه را بشکند، نام او را ابراهیم نهادند و باتربیت اسلامی و عشق به فرزند او را پرورش دادند. دوره ابتدایی را در مدرسه معینآباد روستای نصیرآباد، با موفقیت و شور و شوق فراوان...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد ابراهيم کشاورز »
دهم شهریور ماه ۱۳۳۸ بود که چهره پاک و معصومش به روی جهان خاکی تبسم کرد و خانهای را در روستایی از بخش نصیرآباد، شهرستان نیریز پر از طراوت و شادمانی نمود. به امید اینکه همچون ابراهیم خلیل روزی تبر بردارد و گردن بتهای زمانه را بشکند، نام او را ابراهیم نهادند و باتربیت اسلامی و عشق به فرزند او را پرورش دادند. دوره ابتدایی را در مدرسه معینآباد روستای نصیرآباد، با موفقیت و شور و شوق فراوان...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید حمید شعبانپور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
رمز بقا را در شهادت میدانست و عاشقی را از پروانه آموخته بود. اینگونه بود که در طواف شمع، بالهای خود را سوخته و خاکستر میپسندید. حمید شعبانپور، ۱۳۴۱/۱۰/۱۴ در شهرستان نیریز، میان خانوادهای ساده و مذهبی با تولد خود شور و شادی را به ارمغان آورد. در دامن مادر آرام گرفت و با قطرات پاک شیر وی عشق به خاندان نبوت (ص) در روح و جانش شعله کشید. آنگاه همراه پدر در مساجد و مجالس دینی رفت...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
رمز بقا را در شهادت میدانست و عاشقی را از پروانه آموخته بود. اینگونه بود که در طواف شمع، بالهای خود را سوخته و خاکستر میپسندید. حمید شعبانپور، ۱۳۴۱/۱۰/۱۴ در شهرستان نیریز، میان خانوادهای ساده و مذهبی با تولد خود شور و شادی را به ارمغان آورد. در دامن مادر آرام گرفت و با قطرات پاک شیر وی عشق به خاندان نبوت (ص) در روح و جانش شعله کشید. آنگاه همراه پدر در مساجد و مجالس دینی رفت...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه مفقودالاثر علی اصغر عبیدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
علیاصغر، ۱۳۴۰/۱۰/۲۷ در خانوادهای مذهبی و متدین در شهرستان نیریز دیده به جهان گشود. پدرش سالها بر مأذنه مسجد با اذان خود مردم را به عبادت پرودرگار مهربان دعوت میکرد و مادرش در مجالس مذهبی با یاد خاندان نبوت اشک میریخت و دل را به عشق آنان جلا میداد. آنها فرزند نورس را «علیاصغر» نامیدند تا در آینده راهی برود که علیاصغرهای دیگر نیز به عشق سرباز کوچک کربلا رفتند. دوره ابتدایی را در دبستان بهرام و راهنمایی...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
علیاصغر، ۱۳۴۰/۱۰/۲۷ در خانوادهای مذهبی و متدین در شهرستان نیریز دیده به جهان گشود. پدرش سالها بر مأذنه مسجد با اذان خود مردم را به عبادت پرودرگار مهربان دعوت میکرد و مادرش در مجالس مذهبی با یاد خاندان نبوت اشک میریخت و دل را به عشق آنان جلا میداد. آنها فرزند نورس را «علیاصغر» نامیدند تا در آینده راهی برود که علیاصغرهای دیگر نیز به عشق سرباز کوچک کربلا رفتند. دوره ابتدایی را در دبستان بهرام و راهنمایی...
شهدا سال 64 -وصیتنامه شهید محمود ساکت
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد محمود ساکت »
بسمالله الرحمن الرحیم تاریخ وصیتنامه: ۱۳۶۳/۱۲/۲۱ محل: اردوگاه شهید آیتالله دستغیب تیپ المهدی (عج). وصیتنامه محمود ساکت فرزند منصور، شهرستان نیریز فارس. یا ایتها النفس المطمئنه، ارجعی الی ربک راضیه مرضیه، فادخلی فی عبادی و ادخلی جنتی. (قرآن کریم) ای نفس قدسی، مطمئن و دل آرام، به یاد خدا، امروز به حضور پروردگارت بازآی که تو خشنود به نعمتهای ابدی او و او راضی از تو است. بازآی و در صف بندگان خاص من در آی و در بهشت من داخل شو. هماکنون من...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد محمود ساکت »
بسمالله الرحمن الرحیم تاریخ وصیتنامه: ۱۳۶۳/۱۲/۲۱ محل: اردوگاه شهید آیتالله دستغیب تیپ المهدی (عج). وصیتنامه محمود ساکت فرزند منصور، شهرستان نیریز فارس. یا ایتها النفس المطمئنه، ارجعی الی ربک راضیه مرضیه، فادخلی فی عبادی و ادخلی جنتی. (قرآن کریم) ای نفس قدسی، مطمئن و دل آرام، به یاد خدا، امروز به حضور پروردگارت بازآی که تو خشنود به نعمتهای ابدی او و او راضی از تو است. بازآی و در صف بندگان خاص من در آی و در بهشت من داخل شو. هماکنون من...
در رثای یاران شهید
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار آقاي محمد معاني »
باز نی ریز گل افشان شده یاران نگرید همهجا غرق شقایق گلو سوسن بینید کوی و برزن شده آراسته از لاله وگل سفره عید ندارد به گل و سبزه نیاز دامن دیده زگلهای شقایق گلرنگ لاله کاران زمان سرونشانان جهان گوهر از دیده مبارید به دامان از دل دست از چهره بدارید خدا را امروز چشم دل باز کنید ای همه یاران عزیز موجب خرمی و عزت اسلام کنون همه انصار خدا سوخته جانان فهیم همچوداماد روان سوی...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار آقاي محمد معاني »
باز نی ریز گل افشان شده یاران نگرید همهجا غرق شقایق گلو سوسن بینید کوی و برزن شده آراسته از لاله وگل سفره عید ندارد به گل و سبزه نیاز دامن دیده زگلهای شقایق گلرنگ لاله کاران زمان سرونشانان جهان گوهر از دیده مبارید به دامان از دل دست از چهره بدارید خدا را امروز چشم دل باز کنید ای همه یاران عزیز موجب خرمی و عزت اسلام کنون همه انصار خدا سوخته جانان فهیم همچوداماد روان سوی...
قبلي 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49
50
51 52 53 54 55 56 57 58 59 60 61 62 63 64 65 66 67 68 69 70 71 72 73 74 75 76 77 78 79 80 81 82 83 84 85 86 87 88 89 90 91 92 93 94 95 96 97 98 99 100 101 102 103 بعدي